جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
angeln
01
ماهیگیری کردن, صید کردن
مثالها
Wir gehen am Wochenende angeln.
ما در آخر هفته ماهیگیری میرویم.
Er angelt gern im See neben dem Haus.
او دوست دارد در دریاچه کنار خانه ماهیگیری کند.
02
تلاش کردن (برای به دست اوردن), به دست اوردن



























