جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La main-d'œuvre
[gender: feminine]
01
نیروی کار, کارکنان
مثالها
L' entreprise manque de main - d' œuvre qualifiée.
شرکت با کمبود نیروی کار ماهر مواجه است.
La main - d' œuvre étrangère est essentielle dans ce secteur.
نیروی کار خارجی در این بخش ضروری است.
02
کار (سخت), کار (غالبا با دست)
مثالها
La fabrication de ce produit demande beaucoup de main - d' œuvre.
تولید این محصول به نیروی کار زیادی نیاز دارد.
Ce travail est peu coûteux en main - d' œuvre.
این کار از نظر نیروی کار کمهزینه است.



























