جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El piel
[gender: masculine]
01
پوست
مثالها
La piel protege el cuerpo.
پوست از بدن محافظت میکند.
Tengo la piel seca en invierno.
من در زمستان پوست خشک دارم.
02
چرم
مثالها
Este bolso está hecho de piel auténtica.
این کیف از چرم اصیل ساخته شده است.
La chaqueta de piel es muy cara.
ژاکت چرمی بسیار گران است.
03
پوست (میوه)
مثالها
Pela la piel de la naranja antes de comerla.
پوست پرتقال را قبل از خوردن آن بکن.
La piel de la manzana es comestible.
پوست سیب خوردنی است.
