جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La compañía
01
شرکت, کمپانی
مثالها
La compañía fabrica productos electrónicos.
شرکت محصولات الکترونیکی تولید میکند.
Trabajo en una compañía internacional de transporte.
من در یک شرکت حمل و نقل بینالمللی کار میکنم.
02
همراه, همصحبت، همنشین
مثالها
Me gusta la compañía de mis amigos los fines de semana.
من از همنشینی دوستانم در آخر هفتهها لذت میبرم.
Su perro siempre le hace compañía.
سگش همیشه همدم اوست.



























