جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Insulator
01
عایق
a substance that doesn't conduct heat, sound, etc.
مثالها
The walls were lined with an insulator to keep the room warm.
دیوارها با یک عایق پوشانده شده بودند تا اتاق را گرم نگه دارند.
Rubber gloves act as an insulator, preventing electric shocks.
دستکشهای لاستیکی به عنوان یک عایق عمل میکنند و از شوک الکتریکی جلوگیری میکنند.
درخت واژگانی
insulator
insulate
insul



























