جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
hilly
01
ناهموار, پر از پستیوبلندی
having many hills
مثالها
The village is located in a hilly area, perfect for hiking.
روستا در یک منطقه تپهای واقع شده است، که برای پیادهروی عالی است.
The road was narrow and hilly, making it difficult to drive.
جاده باریک و تپهای بود، که رانندگی را دشوار میکرد.
درخت واژگانی
hilliness
hilly
hill



























