جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to gloss over
[phrase form: gloss]
01
مختصر توصیف کردن
to briefly explain or describe something, often leaving out complex or technical details
مثالها
In the meeting, he quickly glossed over the financial report, not delving into the specifics of the budget.
در جلسه، او به سرعت از روی گزارش مالی گذشت، بدون اینکه وارد جزئیات بودجه شود.
When writing the summary, she chose to gloss over the lengthy legal details, focusing on the main conclusions.
هنگام نوشتن خلاصه، او تصمیم گرفت به سطحی نگاه کردن به جزئیات طولانی حقوقی، و تمرکز بر روی نتایج اصلی.
02
نادیده گرفتن, کم اهمیت جلوه دادن
to minimize a significant issue, detail, or problem, often by avoiding discussion or acknowledgment
مثالها
The media often glosses over the environmental impact of the fashion industry.
رسانهها اغلب از کنار تأثیر محیطزیستی صنعت مد به سادگی میگذرند.
During the interview, the candidate tried to gloss over their lack of experience by focusing on their enthusiasm and potential.
در طول مصاحبه، نامزد سعی کرد کمبود تجربه خود را با تمرکز بر اشتیاق و پتانسیل خود لاپوشانی کند.
