جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Flora
01
گیاه
(botany) an individual plant or plant species
مثالها
A botanical survey cataloged over 300 types of flora still remaining in the fragmented nature reserve which once contained much greater diversity.
یک بررسی گیاهشناسی بیش از 300 نوع فلورا را فهرست کرده است که هنوز در ذخیرهگاه طبیعی قطعهقطعهشده باقی ماندهاند که زمانی تنوع بسیار بیشتری داشت.
Scientists discovered a new species of flowering flora during field work in the Amazon rainforest.
دانشمندان در حین کار میدانی در جنگل بارانی آمازون، گونه جدیدی از فلور گلدار را کشف کردند.
02
گیاهان (یک منطقه)
communities of plant life native to a specific area or period
مثالها
The national park is known for its diverse flora.
پارک ملی به خاطر گیاگان متنوع آن شناخته شده است.
The region 's flora includes many rare and unique plant species.
فلورا منطقه شامل بسیاری از گونههای گیاهی نادر و منحصر به فرد است.
درخت واژگانی
microflora
flora
