جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to drop back
[phrase form: drop]
01
عقبنشینی کردن
to take a position in the rear, especially in a military formation, for strategic purposes
مثالها
The soldiers were instructed to drop back to secure the rear of the advancing unit.
به سربازان دستور داده شد که عقب نشینی کنند تا پشت گردان پیشرو را ایمن کنند.
In the tactical maneuver, the infantry was ordered to drop back to strengthen the rear guard.
در مانور تاکتیکی، به پیادهنظام دستور داده شد که عقبنشینی کند تا محافظت از عقبه را تقویت کند.
02
عقب کشیدن
to move or retreat to a position further behind, especially in a group or a line
مثالها
During the race, the runner started to feel tired and decided to drop back from the leading pack.
در طول مسابقه، دونده شروع به احساس خستگی کرد و تصمیم گرفت از گروه پیشرو عقب بکشد.
As the pace increased, some cyclists chose to drop back in the peloton.
همانطور که سرعت افزایش یافت، برخی از دوچرخهسواران تصمیم گرفتند در پلوتون عقب بکشند.
