جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
day-by-day
مثالها
The team is making day-by-day adjustments to enhance their performance.
تیم در حال انجام تنظیمات روز به روز برای بهبود عملکرد خود است.
Her health improved on a day-by-day basis.
سلامتی او روز به روز بهبود یافت.
02
روز به روز, روزانه
considered daily
مثالها
He prefers to set day-by-day goals to keep his workload manageable.
او ترجیح میدهد اهداف روزانه تعیین کند تا حجم کارش قابل مدیریت باشد.



























