جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Corecore
01
یک ترکیب آشفته و اغراقآمیز از زیباییشناسیها یا حالوهواها, یک مجموعه بینظم و افراطی از سبکها یا احساسات
a chaotic, over-the-top mashup of aesthetics or vibes
مثالها
That TikTok is pure corecore — so much going on at once.
آن تیکتاک corecore خالص است—این همه چیز همزمان در حال رخ دادن است.
The video essay has a corecore energy that's hard to describe.
مقاله ویدیویی دارای انرژی corecore است که توصیف آن دشوار است.



























