جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Chemist
مثالها
As a chemist, he always wore safety goggles.
به عنوان یک شیمیدان، او همیشه عینک ایمنی میزد.
My brother works as a chemist in a big company.
برادرم به عنوان شیمیدان در یک شرکت بزرگ کار میکند.
02
داروساز, داروفروش
someone whose job is to prepare and sell drugs in a pharmacy
Dialect
British
مثالها
She asked the chemist for advice on cold medicine.
او از داروساز در مورد داروی سرماخوردگی مشورت خواست.
The chemist filled her prescription within minutes.
داروساز نسخه او را در عرض چند دقیقه آماده کرد.
درخت واژگانی
chemistry
chemist
chem



























