جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
as far as
01
تا, به اندازهای که
used to indicate the extent or distance up to which something applies or reaches
مثالها
I can throw a ball as far as the tree.
من میتوانم یک توپ را به اندازهی درخت پرتاب کنم.
She walked as far as the park before turning back.
او تا پارک پیادهروی کرد قبل از اینکه برگردد.
02
تا آنجا که, به اندازهای که
used to express the limit or extent of something, often indicating a range or scope
مثالها
I 'll support you as far as my resources allow.
من از شما حمایت خواهم کرد تا جایی که منابعم اجازه میدهد.
As far as I'm concerned, you can stay here as long as you need.
تا جایی که من میدانم, میتوانید اینجا تا هر زمانی که نیاز دارید بمانید.
as far as
01
تا آنجا که, به میزانی که
used to indicate the degree or extent to which something is true or applicable
مثالها
As far as we can tell, the experiment was successful.
تا جایی که میتوانیم بگوییم، آزمایش موفقیتآمیز بود.
As far as I'm concerned, you can choose whichever option you prefer.
تا جایی که به من مربوط میشود، شما میتوانید هر گزینهای را که ترجیح میدهید انتخاب کنید.



























