جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to slip out
[phrase form: slip]
01
از دهان پریدن
to unintentionally reveal a piece of information while engaged in conversation
مثالها
During the interview, the secret unexpectedly slipped out, revealing details about the upcoming project.
در طول مصاحبه، راز به طور غیرمنتظرهای لو رفت، جزئیات درباره پروژه آینده را فاش کرد.
She was careful not to let any sensitive information slip out during the press conference.
او مراقب بود که هیچ اطلاعات حساسی در طول کنفرانس مطبوعاتی لو نرود.
02
مخفیانه جایی را ترک کردن
to quietly leave a location without drawing attention to oneself
مثالها
He quietly slipped out of the room when the conversation became heated.
او وقتی گفتگو داغ شد آرام از اتاق خارج شد.
They managed to slip out of the meeting without attracting attention from the colleagues.
آنها توانستند بدون جلب توجه همکاران از جلسه فرار کنند.
