جستجو
syntactically
s
s
س
y
ɪ
ای~اِ
n
n
ن
t
t
ت
a
æ
اَ
c
k
ک
t
t
ت
i
ɪ
ای~اِ
c
k
ک
a
ll
l
ل
y
i
ای
/sɪntˈaktɪkli/
syntactically
01
از نظر نحوی, به لحاظ نحوی
in a manner that is related to the structure and arrangement of words and phrases to create grammatical sentences in a language
Example
The linguist analyzed the sentence syntactically, examining its grammatical structure and word order.
زبانشناس جمله را از نظر نحوی تجزیه و تحلیل کرد، ساختار گرامری و ترتیب کلمات آن را بررسی نمود.
The grammar book explained the sentence construction syntactically, breaking down the components.
کتاب دستور زبان ساختار جملات را از نظر نحوی توضیح داد و اجزاء آن را تجزیه کرد.
خانواده کلمات
syntax
Noun
syntactic
Adjective
syntactical
Adjective
syntactically
Adverb
کلمات نزدیک
