جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
sonic
01
صوتی, فراصوتی
having a speed close to that of sound in air
مثالها
The aircraft moved at sonic speed, nearing the sound barrier.
هواپیما با سرعت صوتی حرکت کرد، نزدیک به سد صدا.
Engineers designed the car to reach sonic velocities for testing purposes.
مهندسان خودرو را برای رسیدن به سرعتهای صوتی به منظور آزمایش طراحی کردند.
02
صوتی, مربوط به صدا
involving or relating to sound or sound waves
مثالها
The sonic vibrations from the speaker filled the room with music.
ارتعاشات صوتی از بلندگو اتاق را با موسیقی پر کرد.
Sonic frequencies beyond human hearing can be used for communication with animals.
فرکانسهای صوتی فراتر از شنوایی انسان میتواند برای ارتباط با حیوانات استفاده شود.
درخت واژگانی
subsonic
sonic



























