جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Bank manager
01
رئیس شعبه بانک
a person whose job involves being in charge of a specific branch of a bank
مثالها
The bank manager organized a meeting to discuss new policies and improve customer service at the branch.
مدیر بانک جلسهای ترتیب داد تا در مورد سیاستهای جدید بحث کند و خدمات مشتری را در شعبه بهبود بخشد.
After years of dedication and hard work, she was promoted to bank manager, overseeing a team of financial advisors.
پس از سالها فداکاری و کار سخت، او به مدیر بانک ارتقا یافت و بر تیمی از مشاوران مالی نظارت دارد.



























