جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Patriarch
01
بزرگخاندان
a powerful or respected man who serves as the head of a family or tribe
مثالها
In the household, the patriarch was the ultimate authority, making important decisions that shaped the direction of the family's future.
در خانه، پدرسالار مرجع نهایی بود، تصمیمات مهمی میگرفت که جهت آینده خانواده را شکل میداد.
The respected patriarch of the tribe was revered for his wisdom, and his decisions carried great weight in matters of governance and tradition.
پدرسالار مورد احترام قبیله به خاطر خردمندی اش مورد احترام بود و تصمیمات او در مسائل حکومتی و سنتی وزن زیادی داشت.
02
پاتریارک, یکی از شخصیتهای اولیه کتاب مقدس که به عنوان پدر نژاد بشر در نظر گرفته میشوند
any of the early biblical characters regarded as fathers of the human race
03
پاتریارک, پاتریارک ارتدکس
title for the heads of the Eastern Orthodox Churches (in Istanbul and Alexandria and Moscow and Jerusalem)
04
پاتریارک, سالخورده
a man who is older and higher in rank than yourself
درخت واژگانی
patriarchal
patriarchic
patriarch
