جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
anderswo
01
(در) جای دیگر
مثالها
Ich suche die Schlüssel, aber sie müssen anderswo sein.
من دنبال کلیدها میگردم، اما باید جای دیگری باشند.
Dein Freund ist nicht hier, er ist anderswo beschäftigt.
دوستت اینجا نیست، او جای دیگر مشغول است.



























